جدید

    مادران افرادی که اعدام شدند

    آبان 24, 1403

    توطئه ترور مهندس بازرگان

    آبان 14, 1403

    زنجیرهای خونینِ بوسیدنی

    آبان 14, 1403
    توییتر اینستاگرام یوتیوب لینکدین تلگرام
    توییتر اینستاگرام یوتیوب لینکدین تلگرام
    سینما روایت
    • صفحه اصلی
    • رویدادهای پیش رو
    • دوره های در حال ثبت نام
    • درباره ما
    • تماس با ما
    سینما روایت
    صفحه اصلی»موسیقی»پست مدرن پرهیاهو
    موسیقی

    پست مدرن پرهیاهو

    مدیر سایتتوسط مدیر سایتآبان 10, 1403به روز شده:آبان 11, 1403بدون دیدگاه11 دقیقه خواندن
    توییتر لینکدین واتس اپ پست الکترونیک تلگرام
    Antique statue bust painted in colorful paints, graffiti over light background. Street style. Contemporary art collage. Concept of postmodern, creativity, imagination, pop art. Creative design
    اشتراک گذاری
    توییتر لینکدین پست الکترونیک تلگرام واتس اپ

    هواداران موسیقی محسن نامجو ادعا می‌کنند آثار او  به نوعی تجلی از روح زمانه‌ است؛ او به واسطه استفاده از زبان طنزآمیز، ساختارشکنانه و تلفیقی از سبک‌های موسیقی مختلف، نوعی موسیقی پست‌مدرن را شکل داده است. موسیقی پست‌مدرن، با ویژگی‌هایی همچون تلفیق سبک‌ها، پذیرش عدم قطعیت و نپذیرفتن مرزهای هنری، به نوعی آینه‌ای از تغییرات اجتماعی و فرهنگی محسوب می‌شود. در این راستا، نامجو با تغییر و ترکیب سبک‌های موسیقی ایرانی و غربی، و با استفاده از نگاهی نقادانه به فرهنگ و جامعه، به یکی از پیشگامان موسیقی پست‌مدرن ایرانی تبدیل شده است.

    محسن نامجو به دلیل سبک خاص و ساختارشکنانه‌اش همواره نظرات مختلفی را در میان مخاطبان و منتقدان برانگیخته است. نظرات موافقان و مخالفان او به دلایلی مانند ترکیب سبک‌های موسیقی، نگرش نقادانه، استفاده از اشعار کلاسیک و فرهنگ عامه، و رویکرد پست‌مدرن او تقسیم می‌شود.

    موافقان نامجو معتقدند که او نقشی مهم و تأثیرگذار در تحول موسیقی ایرانی داشته است. برخی از دلایل حمایت علمی از سبک نامجو عبارتند از:

    نوآوری و ترکیب سبک‌های موسیقی

    نامجو از اولین موسیقیدانان ایرانی است که به‌طور جدی به ترکیب موسیقی سنتی ایرانی با ژانرهای مدرن غربی مانند راک، جاز و بلوز پرداخته است. پژوهش‌ها در حوزه موسیقی پست‌مدرن نشان می‌دهد که ترکیب سبک‌ها و ادغام فرهنگ‌ها، با ایجاد تنوع و تازگی در هنر، می‌تواند باعث تقویت هویت و تنوع فرهنگی شود. به این ترتیب، نامجو به واسطه خلق سبک تلفیقی خاص خود، به موسیقی ایرانی جانی تازه بخشیده و امکان دسترسی مخاطبان جهانی به آن را فراهم کرده است.

    نقد اجتماعی و بیان هنری مدرن

    از دیدگاه موافقانش، استفاده از طنز و کنایه در ترانه‌ها، که در آثار نامجو مشهود است، می‌تواند به‌عنوان شکلی از نقد اجتماعی و فرهنگی قلمداد شود. او در بسیاری از قطعات خود به مسائل اجتماعی، مذهبی و سیاسی ایران اشاره دارد و با نگاهی طعنه‌آمیز به این موضوعات، چالش‌های فرهنگی جامعه را در چارچوبی هنری بیان می‌کند. این نوع نگرش انتقادی و درهم‌ریزی مرزهای سنتی از ویژگی‌های بارز هنر پست‌مدرن است و به نظر موافقان، باعث شده است که نامجو به‌عنوان یک صدای نوگرا در موسیقی ایرانی مطرح شود.

    ایجاد زبان جدید در موسیقی فارسی

    موافقان و علاقه‌مندانش معتقدند زبان و لحن منحصر به فرد نامجو در خواندن اشعار و استفاده از واژگان عامیانه و کوچه‌بازاری در کنار اشعار کلاسیک، تحسین بسیاری را برانگیخته است. او با این روش نه تنها به زبانی قابل‌فهم برای نسل جدید دست یافته، بلکه توانسته است میان نسل‌های مختلف ارتباطی فرهنگی ایجاد کند. این مسئله به نوعی بازتاب‌دهنده پست‌مدرنیسم در موسیقی او است، جایی که ترکیب زبان‌ها و لحن‌های مختلف به یک تجربه چندوجهی منجر می‌شود.

    از سوی دیگر، گروهی از منتقدان و شنوندگان موسیقی نیز نقدهای جدی‌ای به آثار و سبک نامجو وارد کرده‌اند. برخی از مهم‌ترین انتقادات شامل موارد زیر است:

    نابودی اصالت موسیقی سنتی

    یکی از نقدهای جدی به نامجو این است که او با ترکیب بی‌پروای موسیقی غربی و ایرانی، به اصالت موسیقی سنتی آسیب رسانده است. مخالفان معتقدند که موسیقی سنتی ایران با ویژگی‌های خاص خود یک سیستم هویت‌بخش و فرهنگی است که در طی قرن‌ها توسعه یافته است. آنها می‌گویند که ورود موسیقی غربی به این سیستم اصالت آن را تضعیف می‌کند و باعث نوعی «بی‌هویتی» در موسیقی می‌شود. به باور برخی از منتقدان فرهنگی، این نوع موسیقی از طریق جذب بدون مرز فرهنگ‌های خارجی ممکن است به نوعی تهدید برای فرهنگ سنتی تلقی شود.

    طنز افراطی و عدم احترام به ارزش‌های سنتی

    نامجو در برخی از ترانه‌هایش به نقد تند و گاه طنزآمیز فرهنگ و مذهب می‌پردازد. این شیوه، او را در معرض انتقادهای زیادی قرار داده است. مخالفان او معتقدند که رویکرد طنزآمیز او در مورد برخی موضوعات حساس و ارزش‌های سنتی، از مرزهای احترام فراتر می‌رود و باعث ایجاد شکاف فرهنگی می‌شود. آن‌ها بر این باورند که نقدهای او نسبت به ارزش‌های مذهبی و فرهنگی، با زبانی طنزآمیز و کنایه‌دار، نوعی بی‌احترامی به مقدسات تلقی می‌شود و این مسئله می‌تواند باعث نارضایتی و جدایی فرهنگی شود.

    عدم انسجام و بی‌قاعدگی در موسیقی

    منتقدان دیگری بر این باورند که نامجو به‌دلیل ساختارشکنی‌های مداوم در ملودی و ریتم، به نوعی عدم انسجام و بی‌قاعدگی در موسیقی خود دچار شده است. برخی بر این باورند که موسیقی او به‌دلیل نداشتن چهارچوب مشخص گاهی به یک آزمایشگاه موسیقی شبیه است که بیشتر بر تجربه و آزمون استوار است تا بر خلق هنری با قاعده. این منتقدان موسیقی او را بیش از حد بی‌قاعده و پیچیده می‌دانند و معتقدند که این نوع موسیقی شاید برای مخاطبان خاص جذاب باشد، اما برای عموم مردم قابل درک و لذت‌بخش نیست.

    ابهام و چندمعنایی در کلام و موسیقی

    برخی منتقدان بر این باورند که استفاده نامجو از زبانی چندلایه و مبهم باعث می‌شود که بسیاری از شنوندگان نتوانند به معنای قطعات او دست یابند. آنها معتقدند که این ابهام و پیچیدگی بی‌حد می‌تواند به نوعی گمراهی در درک پیام منجر شود و مخاطبان را در مواجهه با آثار او به چالش بیندازد. این مسئله به‌ویژه برای شنوندگانی که به‌دنبال پیامی روشن و مشخص هستند، آزاردهنده است و آنها را در مواجهه با آثار او به سردرگمی می‌کشاند.

    نامجو منتقدان و معتقدان سرسختی دارد اما با اینهمه نمی‌توان از برخی آثار او به سادگی عبور کرد. یکی از آنها ترانه «صنما»ست که صورت خاصی از اجرا و تصویرسازی ذهنی را منجر می‌شود.

    ترانه “صنما جفا رها کن“ از محسن نامجو یکی از بهترین نمونه‌های استفاده او از عناصر پست‌مدرنیسم است. این اثر که بر پایه یک شعر کلاسیک فارسی شکل گرفته، ترکیبی از فرم و محتوا ارائه می‌دهد که در آن زبان، موسیقی و مفاهیم به شکلی ساختارشکنانه به‌هم آمیخته‌اند.

    نامجو در “صنما جفا رها کن” به سراغ فضایی موسیقایی می‌رود که عناصر موسیقی ایرانی را با عناصری از موسیقی غربی، همچون بلوز و راک، ترکیب می‌کند. در ابتدای قطعه، سازهای سنتی ایرانی همچون سه‌تار و نی شنیده می‌شوند، اما در ادامه، این ملودی‌ها با افکت‌های مدرن و ریتم‌هایی که به موسیقی بلوز و راک شباهت دارند ادغام می‌شوند.

    این ترکیب همزمان یک فضای آشنای ایرانی ایجاد می‌کند و با ورود به حوزه‌های جدیدتر، فرم را از قالب معمول خارج می‌سازد. به این ترتیب، شنونده در مواجهه با ساختاری چندلایه قرار می‌گیرد که نه به طور کامل به سنت وفادار است و نه کاملاً در فضای مدرن جای می‌گیرد. این تغییرات ریتم و ملودی، نمادی از نگاه نامجو به موسیقی پست‌مدرن است که مرزهای شناخته شده بین سبک‌ها را درهم می‌شکند.

    ساختارشکنی شعری

    شعر “صنما جفا رها کن” بر اساس یک متن قدیمی فارسی با لحن عارفانه نوشته شده است. محتوای این شعر به نوعی درخواست عاشقانه برای جدایی از تعلقات دنیوی و فریب‌های عشق زمینی دارد، اما نامجو در خوانش این شعر رویکردی غیرمتعارف اتخاذ می‌کند. او با استفاده از نوعی بیانیه‌ی طنزآمیز و حتی کنایه‌آمیز، معنای اولیه شعر را تغییر می‌دهد و به آن نگاهی جدید می‌بخشد. نامجو به جای اینکه شعر را با همان جدیت اولیه بیان کند، از نوعی زبان‌آوری ساختارشکنانه استفاده می‌کند که به مخاطب فرصت می‌دهد تا بار دیگر در معنای متن تأمل کند.

    علاوه بر این، نامجو با تغییر لحن و وزن کلمات و بعضاً تکرار آن‌ها، به نوعی حالت موسیقیایی بداهه‌وار در کلام ایجاد می‌کند. این بداهه‌گویی‌های کلامی با ضرب‌آهنگ موسیقی هماهنگ شده و به نوعی فضای چندلایه و پر از معنا می‌آفریند که نشانه‌ای از ویژگی چندمعنایی پست‌مدرنیسم در موسیقی اوست.

    تلفیق طنز و نقد اجتماعی

    یکی دیگر از جنبه‌های مهم در فرم “صنما جفا رها کن” نحوه برخورد نامجو با موضوع شعر است. او با نگاهی طنزآمیز و طعنه‌آمیز، به نقد روابط عاشقانه و حتی به نوعی به نقد ادبیات و مضامین کلاسیک می‌پردازد. در جایی که شعر اصلی می‌تواند نشان‌دهنده نوعی عشق پاک و عارفانه باشد، نامجو با ارائه یک اجرای متفاوت، مفهوم عاشقانه را تا حدی طعنه‌آمیز و نقدآمیز جلوه می‌دهد.

    این طنز در نحوه بیان کلمات و تاکیدهای صوتی مشهود است؛ او با استفاده از لحنی خاص و گاهی اغراق‌آمیز، از نگاه سنتی فاصله می‌گیرد و روابط انسانی را از زاویه‌ای جدید، شاید حتی طنز تلخ، بررسی می‌کند. این برخورد انتقادی نسبت به ادبیات و عشق سنتی، رویکرد پست‌مدرن نامجو به موضوعات فرهنگی و اجتماعی را تقویت می‌کند و نشان‌دهنده گرایش او به بازاندیشی و بازتعریف مفاهیم قدیمی است.

    پذیرش عدم قطعیت و بازی با معنا

    در اجرای “صنما جفا رها کن”، نامجو با ایجاد ابهام در لحن و معنای اجرا، مخاطب را در فضایی چندوجهی و بدون قطعیت قرار می‌دهد. در این قطعه، معنای کلمات به سادگی و با یک تعبیر مستقیم قابل درک نیست؛ بلکه نامجو با لحن و اجرای خاص خود، لایه‌های مختلفی از معنا را پیش روی شنونده قرار می‌دهد. این ویژگی، فرم پست‌مدرنیستی کار او را نشان می‌دهد؛ جایی که مخاطب به جای اینکه تنها گیرنده یک پیام باشد، به عنوان شریک در فهم معنای اثر عمل می‌کند و برداشت خود را از اجرا به دست می‌آورد.

    محسن نامجو در ترانه “صنما جفا رها کن” با صداهایی متنوع و آواهایی متفاوت، نوعی فضای چندگانه از جنس “صنم” یا معشوق را ایجاد می‌کند. این ساختار چندلایه از صداها و لحن‌های متفاوت، نشان از طیف متنوعی از احساسات و روابط انسانی دارد که حول مفهوم عشق و تمنا شکل گرفته‌اند. از سوی دیگر، فیلم “مالنا” داستان زن زیبایی به نام مالنا را به تصویر می‌کشد که در یک دهکده کوچک ایتالیا زندگی می‌کند و با نگاه‌های مشتاقانه و هوس‌آلود مردان مواجه است. سکانسی که مردان به‌طور دسته‌جمعی به دنبال روشن کردن سیگار او هستند، نوعی رابطه‌ی جمعی را نشان می‌دهد که در آن زن نه به عنوان یک فرد، بلکه به عنوان یک نماد اشتیاق و تمنا تلقی می‌شود. شاید اگر بخواهیم این خوانش از شعر را تصویر کنیم بهترین سکانس ممکن صحنه‌ای باشد که مردان در فیلم سینمایی ایتالیایی «مالنا» برای این زن زیبا فندک روشن می‌کنند.

    در هر دو اثر، زن به نوعی سمبل تمنا و اشتیاق تبدیل می‌شود. در “صنما جفا رها کن”، محسن نامجو با تغییر لحن و صداهای مختلف، صنم را از زوایای متفاوتی می‌بیند و به او عناوینی چون “صنما”، “جفا” و “رها” می‌دهد. این تغییر لحن‌ها به نوعی بیانگر حالت‌های مختلفی از عشق و تعلق است که گاه به‌سوی تمنای مطلق و گاه به‌سوی جدایی و گریز متمایل است. این تغییرات نشان از نوعی تناقض درونی عاشقانه و رابطه‌ای ناپایدار با معشوق دارد که در ذهن عاشق، صنم را به چیزی فراتر از یک شخص، به یک موجود اسطوره‌ای و نمادین تبدیل می‌کند.

    از سوی دیگر، در فیلم “مالنا”، زن به عنوان یک صنم و نمادی از اشتیاق و زیبایی مردانه در نظر گرفته شده است. سکانس معروفی که مردان برای روشن کردن سیگار او از فندک استفاده می‌کنند، به نوعی نماد یک صنم دست‌نیافتنی است که مردان را به سوی خود جذب می‌کند. مالنا به شیوه‌ای نمادین و همزمان به عنوان یک فرد و یک تمثال از عشق و تمنا، در ذهن مردان جای دارد. در این سکانس، مانند صداهای مختلف در اثر نامجو، هر یک از مردان به نوعی خود را در رابطه با این صنم دست‌نیافتنی تعریف می‌کند و او را در ذهن خود به چیزی فراتر از واقعیت تبدیل می‌کند.

    هر دو اثر به نوعی به عدم تحقق عشق اشاره دارند. در “صنما جفا رها کن”، نامجو از یک صنم صحبت می‌کند که همواره در حال گریز از تعلق است و جفا و رها کردن ویژگی‌های اساسی او هستند. این عدم تحقق و ابهام در عشق، باعث می‌شود که شنونده صنم را نه به عنوان یک شخص واقعی بلکه به‌عنوان ایده‌ای دست‌نیافتنی درک کند که همواره از درک عاشق فراتر می‌رود.

    در فیلم “مالنا”، زن نیز به‌طور کامل هیچگاه به مردان دهکده تعلق نمی‌گیرد؛ او همچنان در جایگاه صنمی زیبا و دور از دسترس باقی می‌ماند و همین ویژگی باعث می‌شود که عشقی حقیقی و پایدار شکل نگیرد. این عدم تعلق زن به مردان، نوعی نمادسازی از ایده‌آل‌های دست‌نیافتنی در روابط انسانی است و این‌طور به‌نظر می‌رسد که مردان همیشه در آرزوی رسیدن به او هستند، اما از درک واقعی‌اش ناتوان‌اند.

    در تحلیل هر دو اثر، محسن نامجو و جوزپه تورناتوره به نوعی مشترکاً به ارائه یک تصویر از زن به‌عنوان صنم می‌پردازند که بیش از آنکه واقعیت داشته باشد، نماد و تمثالی از اشتیاق و آرزوهای محقق‌نشده است. در ترانه “صنما جفا رها کن”، این صنم یک عشق متناقض و چندبعدی را به نمایش می‌گذارد و در “مالنا”، زنی زیبا به نمایش گذاشته می‌شود که به‌طور کامل در نقش یک نماد دست‌نیافتنی و خیالی ظاهر شده است.

    از این منظر، هر دو اثر به نوعی واکنش اجتماعی به تصویر زن به‌عنوان یک “صنم” محسوب می‌شوند که در جامعه همواره با تصاویری کلیشه‌ای و دست‌نیافتنی تعریف شده است.

    featured
    Share. توییتر لینکدین واتس اپ پست الکترونیک تلگرام
    مقاله قبلیتست100
    مقاله بعدی نگرشی آلتوسری به ارباب حلقه‌ها
    مدیر سایت
    • سایت اینترنتی

    پست های مرتبط*

    زنجیرهای خونینِ بوسیدنی

    آبان 14, 1403

    باران و باد در محضر استاد!

    آبان 13, 1403

    یحیی وسترن‌تر از جان وین

    آبان 13, 1403

    پیرمرد هنوزهم جذاب

    آبان 12, 1403

    پاسخ دهید لغو پاسخ

    Demo
    انتخاب های ما

    آینده فناوری ماژولار

    دی 24, 1399

    شعبه گوگل در روسیه

    دی 24, 1399

    امروز در دنیای فناوری چه گذشت؟

    دی 24, 1399

    قدر این فناوری ها را بدانیم!

    دی 24, 1399
    • توییتر
    • اینستاگرام
    • یوتیوب
    • لینکدین
    • تلگرام
    از دست ندهید
    دسته‌بندی نشده

    مادران افرادی که اعدام شدند

    توسط مدیر سایتآبان 24, 14030

    توطئه ترور مهندس بازرگان

    آبان 14, 1403

    زنجیرهای خونینِ بوسیدنی

    آبان 14, 1403

    مذهبی نمایی شاه

    آبان 13, 1403

    روایت در سینما نقشی اساسی دارد، زیرا داستان فیلم را به شکلی جذاب و منسجم به مخاطب منتقل می‌کند. این عنصر نه‌تنها کمک می‌کند تا تماشاگر با شخصیت‌ها و موضوعات داستان همذات‌پنداری کند، بلکه عمق و پیچیدگی بیشتری به فیلم می‌بخشد. روایت قوی می‌تواند تجربه‌ی احساسی و فکری تماشاگر را ارتقا داده و پیام‌های عمیق‌تری را منتقل کند.

    توییتر اینستاگرام یوتیوب لینکدین تلگرام
    انتخاب های ما

    آینده فناوری ماژولار

    دی 24, 1399

    شعبه گوگل در روسیه

    دی 24, 1399

    امروز در دنیای فناوری چه گذشت؟

    دی 24, 1399
    منتخب دوره های سینما روایت

    مادران افرادی که اعدام شدند

    آبان 24, 1403

    توطئه ترور مهندس بازرگان

    آبان 14, 1403

    زنجیرهای خونینِ بوسیدنی

    آبان 14, 1403
    • صفحه اصلی
    • رویدادهای پیش رو
    • دوره های در حال ثبت نام
    • درباره ما
    • تماس با ما
    تمامی حقوق برای سینما روایت محفوظ است. طراحی و اجرا آرتاوان استودیو

    عنوان بالا و اینتر را برای جستجو فشار دهید. برای لغو، Esc را فشار دهید.